Perdic | to t. a cusomer for goods | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 198 (8122 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	to t. a cusomer for goods U	کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	available goods U	کالاهای موجود
	d. of goods U	تحویل کالا یا اجناس
	get the goods on someone <idiom> U	فهمیدن اطلاعات بد درمورد کسی
	goods U	امتعه
	goods U	کالاها
	goods U	اجناس
	goods U	جنس
	goods U	کالا
	piece goods U	کالاهایی که بصورت دانهای بفروش میرسد
	on receipt of the goods U	بوصول کالا
	on receipt of the goods U	برسیدن کالا
	perishable goods U	perishables
	perishable goods U	کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
	perishable goods U	کالاهای فاسد شدنی
	order for goods U	سفارش کالا
	overdue goods U	کالاهای تحویل نشده
	producer goods U	کالاهای تولیدی
	producer goods U	کالاهای سرمایهای
	proprietary goods U	کالاهای اختصاصی
	proprietary goods U	کالاهایی که دارای علامتی خاص میباشند
	prohibited goods U	کالاهای منع شده
	prohibited goods U	اشیاء ممنوع
	prohibited goods U	کالاهای ممنوعه
	producer's goods U	هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
	producer's goods U	مواد تولیدی
	producer's goods U	کالاهای مولد
	producer's goods U	کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
	nonessential goods U	کالاهای غیر اساسی
	nondurable goods U	کالاهای بی دوام
	intermediate goods U	کالاهای واسطه
	intermediate goods U	کالاهای واسطهای
	household goods U	her by girl married anewly to given parents جهیزیه
	heavy goods U	ماشین الات سنگین
	heavy goods U	محصول صنایع سنگین
	heavy goods U	کالاهای سنگین
	hazardous goods U	امتعه خطرناک
	hazardous goods U	کالاهای خطرناک
	investment goods U	کالاهای سرمایهای
	inwards goods U	کالاهای وارداتی
	knit goods U	کش بافت
	narrow goods U	نوار قیطان
	narrow goods U	کاذی باریک
	mixed goods U	کالاهای مختلط
	merit goods U	کالاهای ایده ال
	merit goods U	کالاهای مطلوب
	marketable goods U	کالاهای قابل عرضه به بازار
	lien on goods U	حق حبس کالا
	knit goods U	کالای کش بافت
	hard goods U	اجسام سخت
	public goods U	کالاهای عمومی
	goods wagon U	واگنحملکالا
	goods station U	ایستگاهکالاهایتجارتی
	yard goods U	اجناس ذرعی
	white goods U	حوله سفید ملافه
	white goods U	پارچه سفید نخی
	we ran out of these goods U	این کالای ما تمام شد
	valuable goods U	اشیاء باارزش
	valuable goods U	اشیاء بهادار
	manufactured goods U	کالایکارخانهساز
	Contraband goods. U	کالای قا چاق
	deliver the goods <idiom> U	موفق درانجام کاری که خوب انتظار میرود
	transport of goods U	حمل و نقل بار
	transport of goods U	رفت و آمد بار
	substandard goods U	اجناس بنجل
	Goods to declare U	همراه داشتن کالاهای گمرکی
	to discharge goods U	کالا را تخلیه کردن
	to countermand goods U	سفارش کالا را پس گرفتن
	staple goods U	کالای بسیار ضروری
	spot goods U	کالاهای اماده تحویل
	spot goods U	کالاهای موجود
	soft goods U	کالاهای مصرف شدنی
	soft goods U	کالاهای بی دوام
	smuggled goods U	کالای قاچاق
	secondhand goods U	کالاهای دست دوم
	stolen goods U	اموال مسروقه
	stolen goods U	مال دزدی کالای دزدیده شده
	to boycott goods U	تحریم کردن کالا
	the goods in question U	کالای موردبحث
	the goods are on order U	کالا را سفارش داده ایم
	supporting goods U	موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
	supporting goods U	کالاهای حمایتی
	substitute goods U	کالاهای جانشین
	stolen goods U	کالای مسروقه
	stolen goods U	مال مسروقه
	rationed goods U	کالاهای جیره بندی شده
	hard goods U	اجسام پایدار ومقاوم
	contrabanded goods U	اموال و اشیا قاچاق
	collective goods U	کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
	collective goods U	کالاهای جمعی
	collection of goods U	دریافت کالا
	checking of goods U	بررسی امتعه
	carriage of goods U	حمل و نقل کالا
	capital goods U	دارایی ثابت
	collective goods U	مانند جاده
	collective goods U	پارک و غیره
	consumption goods U	کالاهای مصرفی
	consumer's goods U	کالای مصرفی
	business goods U	کالای تولیدی
	consolidate goods U	کالاها را ادغام کردن
	complementary goods U	کالاهای مکمل
	competitive goods U	کالاهای مورد رقابت
	common goods U	کالای مورد نیاز عموم
	capital goods U	کالاهای سرمایهای
	branded goods U	کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
	consumer goods U	کالاهای مصرفی
	consumer goods U	اشیاء مصرفی
	luxury goods U	کالاهای تجملی
	luxury goods U	کالاهای تشریفاتی
	goods trains U	قطار حمل کالا
	goods trains U	قطار باربری
	goods train U	قطار حمل کالا
	consumer goods U	کالای مصرفی
	dry goods U	اجناس خشک
	bonded goods U	کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
	bonded goods U	کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
	bill of goods U	فهرست تجارتی
	bill of goods U	صورت کالا
	dry goods U	خشکبار
	attractive goods U	کالاهای جذاب
	appropriation of goods U	ضبط مال التجاره
	acceptance of goods U	پذیرفتن کالا
	acceptance of goods U	قبول کردن کالا
	goods train U	قطار باربری
	goods inwards U	کالاهای درحال تحویل
	goods afloat U	کالای در راه
	fate of goods U	وضعیت کالا
	final goods U	کالای نهائی
	final goods U	کالا برای مصرف نهائی
	finished goods U	کالاهای ساخته شده
	finished goods U	کالاهای اماده فروش
	goods intake U	کالاهای درحال تحویل
	goods on consignment U	کالاهای امانی
	futures goods U	کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
	goods and chattels U	اموال و دارائیهای منقول
	goods and services U	کالاها و خدمات
	goods in pledge U	کالای گروی
	goods on approval U	تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
	goods in transit U	کالاهای عبوری
	goods receiving U	کالاهای درحال تحویل
	goods inwards U	کالاهای دریافتی
	goods receiving U	کالاهای دریافتی
	dutiable goods U	کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
	durable goods U	کالاهای بادوام
	custody of goods U	حفافت یا نگهداری کالا
	d. in second hand goods U	سمسار
	d. in second hand goods U	دست فروش
	handling of goods U	جابجایی امتعه
	fancy goods U	کالاهای تجملی
	handling of goods U	جابجایی کالا
	goods intake U	کالاهای دریافتی
	dress goods U	قماشهای زنانه
	durable goods U	کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
	discount of goods U	تخفیف روی کالا
	goods inwards sheet U	برگ تحویل کالا
	Consumer ( consrmers ) goods . U	کالاهای مصرفی
	The goods were shipped by air . U	کالاها از راه هوا ( هوائی ) حمل شد
	goods received note U	برگه دریافت کالا
	goods traffic [British E] U	حمل و نقل بار
	To import goods [from abroad]	کالا از خارج وارد کردن
	He swore to having paid for the goods . U	قسم می خورد که پول کالاها را پرداخته است
	To place an order for some goods. U	کالائی را سفارش دادن
	indent upon a person for goods U	درخواست یا سفارش کالا به کسی دادن
	goods traffic [British E] U	رفت و آمد بار
	transportation of goods [American E] U	حمل و نقل بار
	transportation of goods [American E] U	رفت و آمد بار
	handing stolen goods U	اخفاء مال مسروقه
	goods of perishable nature U	اموال سریع الفساد
	finished goods stock U	موجودی کالاهای تمام شده
	nondurable consumer goods U	کالاهای مصرفی بی دوام
	receiver of stolen goods U	مال خر
	capital intensive goods U	کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
	such goods will sell very high U	اینگونه کالاهاخوب بفروش میرود
	cost of goods manufactured U	قیمت تمام شده تولید
	permit goods coveredby U	کالای موضوع پروانه
	conclearer of stolen goods U	مخفی کننده اموال مسروقه
	semi luxury goods U	کالاهای نیمه تجملی
	semi finished goods U	کالاهای نیمه ساخته
	receiver of stolen goods U	خریدار مال مسروقه
	the goods are orlie in pledge U	کالا در گرو اوست
	durable consumption goods U	کالاهای مصرفی بادوام
	mass production of goods U	تولید توده وار کالا
	cost of goods purchased U	قیمت تمام شده کالای خریداری شده
	Payment on delivery of goods. U	پرداخت هنگام ( مشروط به ) تحویل کالا
	The goods in this shop could not be flogged. U	اجناس این مغازه باد کرده
	labor intensive goods U	کالاهای کاربر
	bogie goods van U	واگنحملکالا
	consumer durable goods U	کالاهای مصرفی بادوام
	bogie goods truck U	کامیونحملکالا
	semi durable goods U	کالاهای نیمه بادوام
	man made goods U	کالاهای ساخت بشر
	mass production of goods U	تولید انبوه کالا
	sea borne goods U	کالای حمل شده بوسیله دریا
	dangerous goods by road agreement U	موافقتنامه بین کشورهای اروپایی که در ان درخصوص وسیله حمل نحوه بسته بندی و مشخصات وسیله حمل ونقل توضیح لازم داده شده است
	To collect (pack)the household goods. U	اسباب خانه را جمع کردن
	This shop deals in goods of all sorts . U	دراین مغازه همه چیز معامله می شود
	Iranian goods are usally solid. U	جنس ساخت ایران غالبا" محکم است
	This company guarantees prompt delivery of goods. U	این شرکت تحویل فوری کالاراتضمین می نماید